مسیحاچت|❣️|مسیحا چت

مسیحاچت|❣️|مسیحا چت

مسیحاچت|❣️|مسیحا چت

تایید

اگه همه تاییدت کردن و باهات موافق بودن از سه حالت خارج نیست؟

یا پولت زیاده

یا زورت زیاده

یا بحث کردن باهات فایده ای نداره


موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاریخ : ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ | ۰۳:۲۳:۳۶ | نویسنده : مسیحاچت|❣️|مسیحا چت | نظرات (0)

تصادف

بابام با ماشین تصادف کرده
زنگ زده به من فحش میده‌
می‌گم: چی شده؟ میگه: تصادف کردم‌
می‌گم: چرا به من فحش می‌دی؟
میگه: وقتی تصادف کردم داشتم به تو فک می‌کردم بی‌پدر!


موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: رفیق چت،


ادامه مطلب
تاریخ : ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ | ۰۶:۴۸:۰۹ | نویسنده : مسیحاچت|❣️|مسیحا چت | نظرات (0)

تو شهری

سر امتحان شهری دختره اومد نشست پشت فرمون
سرهنگه گفت روشن کن برو عقب.. !!
دختره ماشینو روشن کرد
پیاده شد رفت عقب نشست…
.
دیگه کسی سرهنگ و از اون روز تا حالا ندیده. میگن تو کوچه ها بادکنک میفروشه.


موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: گلپاچت،


ادامه مطلب
تاریخ : ۸ مرداد ۱۴۰۱ | ۰۴:۰۹:۳۲ | نویسنده : مسیحاچت|❣️|مسیحا چت | نظرات (0)

حسلسیت

کی میگه ما مردا احساسات نداریم؟

من خودم هر روز نزدیکای ساعت یک شدیدا احساس گشنگی می‌کنم

شاید باورتون نشه ولی بعدش که ناهارمو خوردم تازه احساس تشنگیه که ول کن نیست!


موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: مسیحا چت،


ادامه مطلب
تاریخ : ۷ مرداد ۱۴۰۱ | ۰۶:۵۴:۴۳ | نویسنده : مسیحاچت|❣️|مسیحا چت | نظرات (0)

اشغال

یه روز آشغالی میاد دم درخونه ترکه میگه آقا آشغال دارید؟ ترکه داد میزنه تو خونه خانم آشگال داریم؟ زنش میگه آره آره داریم....!!!! ترکه میگه آره داریم، نمیخایم


موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: وینستون چت،


ادامه مطلب
تاریخ : ۶ مرداد ۱۴۰۱ | ۰۲:۳۵:۲۱ | نویسنده : مسیحاچت|❣️|مسیحا چت | نظرات (0)

خواب

مردی وسط میهمانی خوابش برده بود و چرت می زد. یک دفعه وسط چرت زدن با صدای بلند گوزید.
چشمش را باز کرد و دید همه مهمانان دارند او را نگاه می کنند. خجالت کشید و خواست موضوع را عوض کند. گفت:
من همین الآن خواب مرحوم پدرم را می دیدم که داشت با من حرف می زد. یکی از مهمانان گفت: اتفاقا ما هم صدای ایشان را شنیدیم


موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاریخ : ۵ مرداد ۱۴۰۱ | ۰۴:۵۹:۰۸ | نویسنده : مسیحاچت|❣️|مسیحا چت | نظرات (0)
[ ۱ ]
<<         >>


.: Weblog Themes By 123blog.ir:.